نویسنده: Helmut Hölder
مترجم: فریبرز مجیدی



 
[kārl ālfred fon tsitel]
Karl Alfred von Zittel
(ت. بالینگن، بادن، آلمان، 3 مهر 1218/ 25 سپتامبر 1839؛ و مونیخ، آلمان، 15 دی 1282/5 ژانویه‌ی 1904)، دیرین شناسی، زمین شناسی، تاریخ زمین شناسی.
تسیتل به عنوان معلم پیشرو دیرین شناسی در قرن نوزدهم و به عنوان تنها دانشنامه نویس این موضوع شناخته شده است. او کوچکترین فرزند کارل تسیتل، کشیش پروتستان آزادی خواه و از لحاظ سیاسی فعالی بود، در محیطی که از نظر فکری برانگیزاننده بود رشد کرد. در دانشگاه‌ هایدلبرک زیر نظر کارل تسزار فون لئونهارتِ زمین شناس، یوهان راینهارت بلومِ کانی شناس، وهاینریش گئورک برونِ دیرین شناس به تحصیل پرداخت. در مغازه‌ای که نمونه‌های تاریخ طبیعی می‌فروخت نیز بی دستمزد کار می‌کرد. پس از سال 1239، قبل از آن که تحصیلاتش را در پاریس زیر نظر ادمون اِبِر تکمیل کند، به مدت سه ماه به اسکاندیناویا سفر کرد.
تسیتل در 1241 به وین، که در آن زمان مرکزی برای پژوهشهای زمین شناختی بود، نقل مکان کرد. ابتدا به عنوان داوطلب در مؤسسه‌ی امپراتوری زمین شناسی بکار پرداخت و در نقشه برداری از دالماتسیا شرکت کرد. سال بعد به مدرّسی در دانشگاه وین، که ادوئارت زوس تدریس در آنجا را آغاز کرده بود، نایل شد. تسیتل پیشنهاد کار در دانشگاه لمبرک (لوور) را رد کرد تا به تحقیقاتش در زمینه‌ی مجموعه‌های دیرین شناختی گسترده‌ی وین ادامه دهد و نخستین آثارش را بوجود آورد. از 1242 تا 1245 استاد کانی شناسی، زمینساخت شناسی (geognosy)، و دیرین شناسی دانشکده‌ی فنی در کارلسروهه بود.
وی در 1245 در دانشگاه مونیخ، که به سبب مجموعه‌های دیرین شناختی فوق العاده غنی خود جاذبه‌ای داشت، مقامی را پذیرفت. او، به عنوان جانشین آلبرت اوپل، به بررسی اشکوبی پرداخت که شخص اخیر آن را شناخته و شناسانده بود: اشکوب تیتونی یا پورتلند ژورایی علیا. تسیتل ، به کمک شاگردانش، نه تنها زیای تیتونی را بر حسب سنگواره‌های راهنما توصیف کرد بلکه بحث زیست شناختی (دیرین جانورشناختی) کاملی درباره‌ی مطلب نیز مطرح نمود. تسیتل، هنگام اقامت در مونیخ، نیروی زیادی صرف توسعه‌ی مجموعه‌های دیرین شناختی کرد و بدین ترتیب شالوده‌ای برای کار همه‌ی عمر خود فراهم ساخت: ایجاد یک اسلوب طبقه بندی در مورد بقایای سنگواره‌های آلی. نتایج بیست سال تلاش تقریباً فوق انسانی در Handbuch der Palaeontologie («کتاب راهنمای دیرین شناسی») عرضه شد. تسیتل، که مؤلف انحصاری چهار جلد کتاب در دیرین جانورشناسی بود، همه‌ی صورتهای سنگواره، از جانوران تکیاخته تا پستانداران، را گردآورده بود.
تسیتل، به منظور پیش بردن طرح بزرگ خویش، با بذل توجه خاص به روابط میان سنگواره‌ها و صورتهای جدید زندگی، تحقیق وسیع در حوزه‌هائی را که مورد بررسی کافی قرار نگرفته بودند بر عهده گرفت. او نخستین کسی بود که اسفنجهای سنگواره را با روشهای جانور شناختی پژوهید- پیشتر آنها را صرفاً بر طبق خصوصیات بیرونی توصیف کرده بودند. تسیتل اسکلتهای آنها را از طریق داغ کردن (cauterization) شرح داد و تمایز میان اسفنجوارها (Lithistida) و به طور کلی اسفنجواره‌های سیلیسی (Hexactinellida) را که اوسکار اشمیت در 1249 کشف کرده بود بر اسفنجهای سیلیسی بکار برد. او، که در اصل عناصر اسکلتی اسفنجوار را در نوعی به نام Coeloptychinum سیلیسی یافته بود، ابتدا بر اساس این شواهد فرض کرد که هر دو گروه منشأ مشترکی دارند. لیکن اندکی بعد دریافت که عناصر اسفنجوار در اثر جریان آب به طور فرعی بر هم انباشته شده‌اند و، بنابراین، اسفنجوارهای سیلیسی و اسفنجوارها در حالت سنگواره شده‌ی خود به نحو بارزی از یکدیگر مجزا و متمایزند.
تسیتل، زیر تأثیر کار داروین، به صورت پیشگامی در دیرین شناسی تکاملی درآمد. با این حال، تجربه‌ی وی در مورد اسفنجها او را نسبت به تفکر مبتنی بر تکامل نژادی بسیار محتاط ساخت. هر چند نوشته‌های او آشکارا بر پایه‌ی فرض تداوم فرایند تکاملی در طبیعت استوار است، او بر جاهائی خالی در شواهد مربوط به این تداوم تأکید می‌ورزید. لیکن، همین نگرش محتاطانه کار تسیتل را از ارزش پایداری برخوردار کرده است.
بیان تسیتل درباره‌ی اسلوب طبقه بندی در «کتاب راهنما» با خصوصیت وضوح بی سابقه در هر سطح، تا سطح تشخیصهای فردیِ مربوط به طبقه بندی، مشخص می‌شود. او این روشنی بیان را حفظ می‌کرد هر چند می‌دانست که تعیین روابط متقن میان انواع سنگواره کاری ناممکن و، در نتیجه، هر کوششی برای برقراری مرزهائی میان آنها لزوماً بی اعتبار است: این امر بزرگترین کار مهم او در « کتاب راهنما» بشمار می‌رود. در این مورد، تسیتل از میراث پیش از عصر داروینیِ سالهای تحصیل در دوره‌ی عالی بهره‌ها برد؛ در آن زمان وی آموخته بود که حدّ و مرزهائی را که بنا بر فرض در طبیعت بیان کند. او مفهومهای اسلوب طبقه بندی را به عنوان اعتباری تاریخی محترم می‌شمرد و می‌دانست که اگر چنان شود که آنها با حدّت و شدّتی بیش از حد به تعبیر و تفسیرهای تغییر یابنده‌ی مبتنی بر تکامل نژادی وابسته شوند تواناییشان برای ایجاد تداوم و اِعمال نظری اجمالی مورد تهدید خواهد بود. تسیتل در کتاب دو جلدی خود، Grundzüge der Paläontologie («مشخصات دیرین شناسی»)، که به چندین زبان بیگانه ترجمه شد و برای او لقب «لینه‌ی دیرین شناسی» ببار آورد، از این اصول هواداری کرد. شیوه‌ی بررسی وی ممکن است در نظر دیرین شناس جدید، که به نظامی بیش از پیش تفکیک یابنده و جهتگیری بوم شناختی مشخصی خو گرفته است، یکجانبه جلوه کند. با این حال، تسیتل، با استفاده از این روش، به رشته‌ی دیرین شناسی بنیان استواری بخشید که هنوز هم ضروری است.
تسیتل، به عنوان دیرین شناس، طبعاً به زمین شناسی تاریخی علاقه داشت و به زمین شناسی عمومی و منطقه‌ای نیز خدمت کرد. برای نمونه، او نخستین کسی بود که شواهد مربوط به یخرفتهای سیلابی در فلات باواریا را با دقت پژوهید. بعدها، ضمن مشارکت در سفر تحقیقی گرهارت رولف به بیابان لیبی (1252-1253)، پی برد که ریگ بیابان نتیجه‌ی فرسایش بادی است و از دریای دوره‌ی چهارم صحرا پدید نیامده است.(برخی از دانشمندان بر این عقیده بودند که یخ پوش بودن اروپا در دوره‌ی چهارم از وجود چنین دریائی تأثیر پذیرفته بوده است.)
چیره دستی تسیتل در زمین شناسی و دیرین شناسی و در تاریخ آن در کتاب وی با عنوان Geschichte der Geologie und Paläontologie («تاریخ زمین شناسی و دیرین شناسی») منعکس است. ( این اثر، به عنوان یک بررسی تاریخیِ دانشنامگی، هنوز برای تاریخ زمین شناسی مأخذی ضروری بشمار می‌رود، و در پیشرفتهای قرن نوزدهم قاره‌ی اروپا از نیرومندی خاص برخوردار بوده است. ترجمه‌ی انگلیسی سال 1280/1901 مکرر بچاپ رسیده است). در این کتاب او توانست سرافرازانه اظهار عقیده کند که دانشگاه مونیخ، طی سالهای خدمت او، به صورت «مرکزی برای تحقیقات دیرین شناختی و زمین شناختی» در آمده، و «تعداد قابل ملاحظه‌ای از پژوهشگران همه‌ی نقاط جهان در آن مرکز آموزش دیده‌اند.»
تسیتل، که در 1278 به ریاست فرهنگستان علوم باواریا برگزیده شد، عضو افتخاری بسیاری از مجامع علمی اروپا و جاهای دیگر بود.

کتابشناسی

یکم. کارهای اصلی. نوشته‌های تسیتل عبارتند از «Analyse des Arendaler Orthits»، در AP، 108 (1859)، که پایاننامه‌ی او است؛«Die Bivalven der Gosaugebilde in den nordöstlichen Alpen»، در DAW (وین)، بخش ریاضیات- فیزیک، 24 (1864)، 105-177؛ و 25 (1866)، 77-198 ؛«Palaeontologische Studien über die Grenzschichten der Jura – und Kreideformation im Gebiete der Karpathen,Alpen und Apenninen. I. Die Cephalopoden der Stramberger Schichen» در PMMB ، 2 (1868)؛ دوم.«Die Fauna der älteren Cephalopoden führenden Thithonbildungen»، در Pala ، ضمیمه‌ی 2، بخشهای 1 و 2 (1870)؛ سوم. «Die Gastropoden der Stramberger Schichten»، در PMMB، 2، بخش 3 (1873)، 311-491؛ Aus der Urzeit (مونیخ، 1872؛ چاپ دوم، 1875)؛ «über Glestcherescheinungen in der bayerischen Hochebene»، در SBAW، بخش ریاضیات- فیزیک، 4 (1874)، 252-383؛«über Coeloptychium. Ein Beitrag zur Kenntnis der Organisation fossiler Spongien»، در ABAW، بخش ریاضیات- فیزیک، 12، بخش 3 (1876)، 80-1؛ و «Studien über fossile Spongien»، همان، 13، بخشهای 1 و 2 (1877-1878).
دیگر آثار این دانشمند مشتملند بر «über die Flugsaurier (Pterodactylen) aus dem lithographischen Schiefer Bayerns »، در Pala، 29 (1882)، 47-80؛« Beiträge zur Geologie und Paläntologie der Libyschen Wüste und der angenzenden Gebeite von Ãgypten» همان، 30 (1883)، 153-1؛ Handbuch der Palaeontologie، بخش 1، 4 جلد (مونیخ- لایپ تسیش، 1876-1893)؛ بخش 2، Palaeophytologie ، از و.پ.شیمپر و آ. شنک (مونیخ- لایپ تسیش، 1890)، ترجمه‌ی فرانسوی به قلم شارل باروا با عنوان Traité de paléontologie، 5 جلد (پاریس، 1883-1894)، ترجمه انگلیسی توسط چارلز ایستمن با عنوان Text-book of Paleotology (لندن، 1896؛ چاپ دوم، 1913)؛«The Geological Development, Descent and Distribution of the Mammalia»، در GMa، 30 (1893)، 401-412، 455-468، 501-514؛ (Grundzüge der Paläontologie (Paläozoologie)، 2 جلد (مونیخ- لایپ تسیش- برلین، 1895)؛«Ontogenie, Phylogenie und Systematik»، در Comptes rendus du Congrés international de géologie, 1894 (لوزان، 1897)، 134-136؛ Geschichte der Geologie und Paläontologie bis Ende des 19. Jahrhunders (مونیخ- لایپ تسیش، 1899)، ترجمه انگلیسی به قلم مرایا م. اوگلوی- گوردن با عنوان History of Geology and Paleontology (لندن، 1901؛ تجدید چاپ، نیویورک، 1962)؛ و «über wissenschaftliche Wahrheit»، در Festrede der Bayerischen Akademi der Wissenschaften (1902).
دوم. خواندنیهای فرعی.ـــــ « Notice nécrologique sur K.-A. von Zittel»، از شارل باروا، در BSGF، دوره‌ی چهارم، 4 (1904) 488-493؛ «Karl Alfred von Zittel» از ویلهلم برانکو، در MDGG، 56 (1904)، 1-7؛«Karl Alfred von Zittel»، از ویلهلم دِکِه، در Badische Biographien، ششم (هایدلبرک، 1935)، 380-387؛«Anniversary Address» از آرچیبالد گیکی، در QJGL، 60 (1904)، پنجاه و پنج- پنجاه و نه؛«K.A. von Zittel, Der Altmeister der Paläontologie»، از اوتو یِکِل، در NW، 3 ، شماره‌ی 23 (1904)7-1«Professor Karl Alfred von Zittel» از ل. کیچین، در GMa، 41 ( 1904)، 90-96، همراه با کتابشناسی کامل؛«.... Karl Alfred von Zittel» از ی. ف. پومپکی، در Pala، 50 (1903-1904)، 28-30، همراه با تصویر دانشمند؛«Gedächtnisrede auf karl Alfred von Zittel»، از آگوست روت پلتس، در SBAW، 35 ( 1905) 23-3؛ و «Karl Alfred von Zittel»، از چارلز شوشرت، در Annual Report of the Board of Regents of the Smithsonian Institution، مربوط به سال 1904 (1905)، 776-779.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، برگردان: احمد آرام، [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول